۱۳۸۷ آذر ۱۶, شنبه

یه دل تنگی ...

(۱) آخ! که چه قدر لذّت بخشه واسم وقتی بدونم توُ نگاهِتم ، از اون لذّت بخش‏تر اینه که تویِ قلبت باشم اما ... می‏ترسم که یه وقت با یک پلک زدن از چشم تو بیافتم از اون بیشتر می‏ترسم که از دل تو بیافتم ...

بانویِ من !

اینا دل‏تنگی‏هایی از جنسِ دل‏تنگیه ...

هیچ وقت تا این اندازه ، اندازه نگرفته بودم دل تنگی‏هام رُ ، هیچ وقت.

************************************

(۲) کاش می‏دونستم ، وقتی به سادگی توُ چشمات می‏شینم به همون سادگی هم ، با یک پلک به هم زدن از چشمات می‏افتم ؟

طولانی‏ترین زمانِ عاشقیِ تو ، به اندازه‏ی همون پلک زدن توست...

چه کوتاهه تفسیر عاشقانه‏هات ...

هیچ نظری موجود نیست: