سلام ای سرزمین آسیایی
سلام ای خاک پاک آریایی
سلامی بر بلندِ تخت جمشید
که نامش میدرخشد همچو خورشید
سلامی به بشکسته طاقِ بلند
که کسرا بُوَد نامش از دیرچند
سلامی بر آن نقش عشق و وفا
که بر بیستون مانده اینک به جا
سلامی به صحرای لوت و کویر
بر آن تَفته دشتانِ آتش ضمیر
سلامی به البرز و کوهِ دنا
سهند و دماوند و تَفتانِ ما
به کارون و اروند و زاینده رود
فرستم سلام و ثنا و دُرود
شمالت ز سرسبزی همچون بهشت
که ایزد در آن خِطّه نامش نوشت
جنوبت مقاومتر از آهن است
که دشمن در آن خِطّه در گِل نشست
سلامی به رستم به آرش به سام
به سهراب و اسفندیار بنام
بر آن لشکریانِ دشمن شکن
بر آن شیر مردانِ رویینه تن
(۱)امید و سپهری و نیمایِ تو
(۲) الف صبح و پروین و سینایِ تو
به فردوسی و رازی و مولوی
مشیری و (۳)کسرایی و دهلَوی
سلامی فرستم بر آن عاشقان
بر ایران پرستان پاکِ زمان
سلامی فرستم بر ایران زمین
بر این خاک پُر ارزش و گوهرین
(۴)"چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بَر زنده یک تن مباد"
اگر جان من گردد از تن رها
نگردد به یک ذَرّه خاکت جدا.
--------------------------------------
پ.نوشت :
(۱) م.امید : تخلص مهدی اخوان ثالث
(۲) الف.صبح یا الف.بامداد : تخلص احمد شاملو
(۳) سیاوش کسرایی
(۴) شعر از فردوسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر