اون دورهايِ دور/ يه مرز ِ بيعبور
يه عمر فاصله/ يه بغض ِ سوت و كور
تو نيستي منم/ بي جون و بيرمق
در كنج ِ خلوتم/ افتادهام دَمق
تقصير ِ من نبود/ تقدير بد شده
هر قهر كردهاي/ عشقُ بلد شده!
دوره زمونه هم/ ناساز ِگارتر
اي عشق با تو اَم/ بيبالتر بپَر!
از حال و روز ِ من/ چيزي نپرس عزيز
بغض و گِلايَهتُ/ بر هستياَم بريز
اين روزها هَمش/ گلچين ِ غصهاَم
بنبست ميشوم/ در كوچههايِ غم
من منتظر ببين!/ اينجا نشستهام
تا مرهمي شوي/ بر قلبِ خستهام
چشم انتظارتَم/ اينجا كه دور نيست
عشقُ حواله كن/ دل بيعبور نيست.