نوشتن دربارهی کسی که نمیشناسیش خیلی مشکله و از اون مشکلتر اینه که بخوای در مورد کسی بنویسی که به عنوان انسانی کامل ازش یاد میشه ...
اگه ازمون بپرسن میگیم که مسلمونیم و ، یعنی اون حضرت ، به عنوان اولین و سرلوحهی ماست ، کسی که تو تمام طول عمرمون
خیلی چیزا دربارهش شنیدیم و حتی بعضی وقتا هم بعضی از آدمای سودجو از احساسات پاک مردم سوء استفاده کردن و واسه بازار گرمی ، واقعیات رُ به سمت سوق دادن غافل ازینکه اون حضرت نیازی به ستایش کذایی و این جور حرفا نداره و اگه اونجوری که بوده ازش یاد بشه ، شخصیتش اونقدر عمیق هست که هر کسی به فراخور علاقه و ظرفیتش بتونه از اون حضرت یاد بگیره و بکار ببنده ...
اما یه چیز جالبی که من باهاش برخورد کردم این بوده که حتی اگه دربارهی (ع) غلو هم بشه شخصیتش اونقدر بزرگ و شگفتانگیزه که یه جورایی قابل باور میشه واسمون ...
امایه واقعیت تلخ هم تو اینجور صحبتها وجود داره و اون اینه که متاسفانه اونقدر ابعاد این شخصیت بزرگ رُ شاخ و برگ غیر واقعی میدن که یه جورایی به ما القا میشه که رسیدن به ابعاد واقعی یک انسان ، دست نیافتنیه و یادمون میره که اون حضرت هم مثه همهی ماها یه آدم بوده ، از جنس خودمون ، اونم میتونسته حق دیگران رُ بخوره ، میتونسته نا عادلانه رفتار کنه ، میتونسته نسبت به هم نوعش بیخیال باشه ، میتونسته ... اما نخواسته که از اون چیزی که یک انسان به عنوان مخلوق برگزیدهی خدا میتونه باشه ، دور بشه ... تلاش کرده ، خواسته و خدا هم کمکش کرده ...
نباید به عنوان یک ابَر انسان دست نیافتنی ازون یاد بشه ، اونم یک انسان بوده که قدر انسان بودنش رُ دونسته و جایگاه خودش رُ پیدا کرده و واسه همیشهی تاریخ ماندگار و جاوید شده ...
۱۳۸۷ مرداد ۳, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر