(1) آسمان خراش هم نتوانست
دلِ آسمانيَت را خراش دهد !
طوفان شو بر اين شهر ِ بيرهگذر
كه مرگِ ديوارهاي كاهگليَ را
به جشن مينشيند .
*****************
(2) خوابهايم ، تعبير ِ قصههايِ تو بود
اما چه سود ؟
من ، بي تو
و تو ، بي من
تَهِ انزوايِ كوچههاي خوشبخت
پرسه ميزنيم .
۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر