۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

جند نوشته...

(1) مي‌گفتي روي سَر ِت جا دارم ، اما افسوس كه تو آدم ِ سر به زيري بودي

و من از روي سرت مي‌افتادم رويِ زمين زير ِ پاهات !

**************************************

(2) همين چند روز پيشا بود كه به دَر گفتم تا ديوار بشنوه ، غافل از اينكه

ديوار موش داره ، موش هم گوش !

**************************************

(3) كاشكي آدرس ِ فايل ِ تقديرم رُ مي‌دونستم

تا بدونِ خط‌خوردگي اون رُ ويرايش مي‌كردم ...

**************************************

(4) درخت به سِكسِكه افتاد وقتي تبر بر گلويش بوسه مي‌زد .

**************************************

(5) خيلي دوس دارم بدونم ، خدا تويِ وبلاگِ شخصيش

راجع به ما آدما چي مي‌نويسه !

هیچ نظری موجود نیست: