تو بانو زندگي بخشي، تو بانو زندگي سازي
تو بانو عشق مي ريسي، تو مثل ِ حس ِ پروازي
معطل مانده بود هستي، جهان در تو هويدا شد
همه احساس مي جُستند، محبت با تو پيدا شد
طراوت نقش ِ لبخندت، سخاوت بود پيوندت
نفس دادي به اين مُرده، به اين دلداده دلبندت
به سختيها مُدارايي، پناهِ اين دلِ خسته
ببين بندِ دلم بدجور، به آغوش ِ تو دل بسته
به نام ِ همسري گاهي، به نام ِ مادري گاهي
به هرنامي تو را خوانم، نفس بخشي و همراهي.
*------------------------------------------------------------------------*
سومين ترانه من به نام " دل وامونده "توسط خواننده عزيز " مجتبي خواجه "
اجرا شد :
خيلي سخته كه بفهمي، هيشكي عاشقت نميشه
دل وامونده شكسته، با سلام ِ سنگ و شيشه
تويِ ناباوريُ غم، لحظههام آتيش گرفته
تبِ تنهائيُ وحشت، بي تو دستِ پيش گرفته
وقتِ اونه بر بِگردي، خونه از تو مونده خالي
نفسم ديگه بريده، تويِ بُهت و ضدٌِحالي
كاغذا مچاله و پَرت، نامههايِ نانوشته
اين يه اعترافِ تلخه، دل، اسير ِ سرنوشته
باشه من تنها ميمونم، واسَت از خودم نميگَم
ميشكنه گلايههام از، بغض ِ ناجور ِ تو كَمكَم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر