۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه



غزل‌هاي عاشقانه‌ات
سهم خاك شد
و لاله‌ها روييدند
اما، واژگون !
قرار ما اين نبود
تو از زندگي تخفيف گرفتي
اما همچنان، بودنم را حساب مي‌كنم
قصه تمام شد و من
در سايه‌هاي بغض
سرود رفتنت را سوت مي‌زنم!
-------------------------------------------------
پ.ن:
ايده‌ي "لاله‌هاي واژگون" را از دوست عزيزم "سيد" وام گرفتم .
كاغذ بي‌خط ( فتوبلاگ )

هیچ نظری موجود نیست: